از زندگیت لذت ببر Enjoy Your Life

مطالب سرگرم کننده و مطالب آموزشی
باغ خدا، دست خدا، چوب خدا
مردی در يک باغ درخت خرما را با شدت ‌تکان می داد و بر زمين می ريخت. صاحب باغ آمد و گفت ای مرد احمق! چرا اين کار را ميکنی؟ دزد گفت: چه اشکالی دارد؟ بنده خدا از باغ خدا خرمايی را بخورد و ببرد که خدا به او روزی کرده است. چرا بر سفره گسترده نعمت‌های خداوند حسادت ميکنی؟ صاحب باغ به غلامش گفت: آهای غلام! آن طناب را بياور تا جواب اين مردک را بدهم
ادامه مطلب
+نوشته شده در سه شنبه 29 آبان 1397برچسب:دست خدا,چوب خدا,باغ خدا,حکایت,جبر,اختیار,طناب,غلام,دزد,باغ,شرم,اعتقاد,درخت,ساعت4:7توسط Mr.Ali |