داستان حسادت مرد به گربه
مردی از این که زنش به گربه خانه بیشتر از او توجه می کرد ناراحت بود، یک
روز گربه را برد و چند تا خیابان آن طرف تر ول کر. ولی تا به خانه رسید، دید
گربه زود تر از اون برگشته خونه، این کار چندین دفعه تکرار شد و مرد حسابی