از زندگیت لذت ببر Enjoy Your Life

مطالب سرگرم کننده و مطالب آموزشی
داستان طنز زنم افتاده توی آب

هیزم شکنی مشغول قطع کردن یه شاخه درخت بالای رودخونه بود، تبرش افتاد تو رودخونه.
وقتی در حال گریه کردن بود، یه فرشته اومد و ازش پرسید: چرا گریه می کنی؟
هیزم شکن گفت: تبرم توی رودخونه افتاده.
فرشته رفت و با یه تبر طلایی برگشت و از هیزم شکن پرسید:"آیا این تبر توست؟"
هیزم شکن جواب داد: "نه"
فرشته دوباره...

ادامه مطلب
+نوشته شده در جمعه 21 دی 1397برچسب:داستان,طنز,مرد,هیزم,شکن,و,زنش,که,در,اب,افتاده,ساعت19:51توسط Mr.Ali |
امسال زمستان سختی در راه است
پائيز بود و سرخپوست ها از رئيس جديد قبيله پرسيدند كه زمستان پيش رو سرد خواهد بود يا نه. از آنجايی كه رئيس جديد از نسل جامعه مدرن بود از اسرار قديمی سرخپوست ها چيزی نياموخته بود. او با نگاه به آسمان نمی توانست تشخيص دهد زمستان چگونه خواهد بود. بنابراين برای اينكه جانب احتياط را رعايت كند به افراد قبيله گفت كه زمستان امسال سرد خواهد بود و آنان بايد هيزم جمع كنند.چند روز بعد ايده ای به نظرش رسيد. به مركز تلفن رفت و با اداره هواشناسی تماس گرفت و پرسيد: «آيا زمستان امسال سرد خواهد بود؟!
ادامه مطلب